دلنوشته های من

دلنوشته های من- آنتی اسکالانت آبین abin.ir

دلنوشته های من

دلنوشته های من- آنتی اسکالانت آبین abin.ir

ظهر تابستان است‌

ظهر تابستان است‌

سایه ها می دانند، که چه تابستانی است

سایه هایی بی لک‌، 

گوشه یی روشن و پاک‌، 

کودکان احساس‌! جای بازی این جاست‌ 

زندگی خالی نیست‌ 

مهربانی هست‌، سیب هست‌، ایمان هست‌ 

آری 

تا شقایق هست‌، زندگی باید کرد

در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور 

مثل خواب دم صبح، 

و چنان بی تابم، که دلم میخواهد

بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه 

دور ها آوایی است که مرا می خواند


سهراب سپهری


سلام و صبح زیبای تابستونه شما بخیر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.